کنسرتو ویولن سیبلیوس، طوفانی در ویولن (ویدئو و تحلیل قطعه)

کنسرتو ویولن سیبلیوس، طوفانی در ویولن
این قطعه تنها کنسرتو نوشته شده توسط ژان سیبلیوس است و یکی از قطعات چالشبرانگیز برای نوازندگان ویولن به شمار میآید.
معمولا آهنگسازان قطعات کنسرتو را برای اجرای خودشان مینویسند. سیبلیوس نیز این کنسرتو را آنگونه که برای خودش ایدهآل است نوشته است. یکی از آرزوهای دوران جوانی سیبلیوس این بود که به یک ابرنوازنده (Virtouso) تبدیل شود. اما برخی عوامل ناخواسته مانع از رسیدن او به این هدف شد.
او یادگیری ویولن را در سن 14 سالگی آغاز کرد و در منطقه روستایی زندگی میکرد و معلمین زیادی نداشت. شاید این عوامل مانع از رسیدن او به آرزویش شد.
تاریخچه
سیبلیوس در سال 1899 ایدههایی برای نوشتن یک کنسرتو ویولن در ذهن داشت. او پس از مدتی شروع به نگارش ایدههای اولیه خود کرد ولی تا سال 1903 این کار را به صورت جدی دنبال نمیکرد. در این زمان بود که او خود را وقف نوشتن این کنسرتو کرد و شبها را تا صبح با بررسی ملودیهای مختلف بر روی ویولنش به صبح میرساند. تمها و نواهای گوناگونی خلق میکرد که هرکدام زیباتر از دیگری بود. همسرش اعتقاد داشت که گاهی سیبلیوس با ایدهها و ملودیهای گوناگون گیج میشد. اما در نهایت قطعه را به پایان رساند.
قطعه جدید او توانایی نوازاندگی زیادی میطلبید و کاری استادانه بود. ویولنیست توانا و معروف Willy Bermester این قطعه را بسیار تحسین کرد و مایل بود از تمام مهارت و شهرت خود برای اجرا و شنیده شدن قطعه استفاده کند.
متاسفانه مثل همیشه سیبلیوس دچار مشکلات مالی و بدهی بود و مجبور شد اجرا را از برلین به هلسینکی واقع در فنلاند منتقل کند تا بتواند بدهی خود را زودتر بدهد. با این کار، Bermester نتوانست قطعه را اجرا کند و از یک ویولونیست درجه دو برای اجرا استفاده شد. نتیجه اجرای این نوازنده جالب از آب درنیامد. سیبلیوس قطعه را به نسخهای سادهتر تبدیل کرد. کنسرتوی او در سال 1905 در برلین و به رهبری ریچارد اشتراوس به روی صحنه رفت و این اجرا یک موفقیت بزرگ برای او بود و این نسخه پس از آن منتشر شد و هنوز هم یکی از آثار بسیار محبوب ویولن محسوب میشود.
بررسی قطعه
ویولن، قهرمان موسیقی سیبلیوس
آهنگساز دوست نداشت که تکنواز برای شروع قطعه، بیکار صبر کند تا زمان ورودش فرا برسد. به همین دلیل ورود ویولن سولو در ابتدای قطعه بسیار زود اتفاق میافتد و این ورود با یک ملودی زیبا همراه است. از این قسمت به بعد، بار موسیقایی که نوازنده و ارکستر بر دوش دارند با هم برابری میکند. تکنواز انبوهی از نوتهای حیرتآور را همچون آبشاری از موسیقی با ساز خود به اجرا درمیآورد.
قسمتهای ویولن سولو از لحاظ تکنیکی بسیار دشوار هستند و نیازمند مهارت بالایی در نوازندگی هستند(حتی پس از آنکه سیبلیوس آن را به نسخه سادهتر ویرایش کرد). با این حال بخش تکنوازی، تعامل خود را با ارکستر حفظ میکند و اجازه نمیدهد جلوههای نمایشی نوازندگی بر قطعه مسلط شود. همیشه میتوان یک ملودی دراماتیک را در گوشه و کنارها شنید.
موومان اول: Allegro Moderato
بخش اول سرشار از احساس و تامل است. ویولنها با چالشی که به عملی غیر ممکن شباهت دارد مواجه میشوند. حتی برخی از این چالشها نیازمند یک عمر تجربه برای تسلط کافی هستند.
موومان اول با اجرای ماکسیم ونگروف:
موومان دوم: Adagio di Molto
بخش دوم بسیار آهستهتر است و از ویژگی آوازی بیشتری برخوردار است. شاید یکی از زیباترین قطعاتی باشد که سیبلیوس در زندگی خود نوشته باشد.
موومان سوم: Allegro Ma non Tanto
این بخش، از موومان اول هم سهمگینتر و دشوارتر است. یکی از بهترین موومانهایی که میتوان در یک کنسرتو ویولن شنید با فضایی همچون آخرالزمان! سرشار از اصواتی است که به جنگی غیرقابل توقف شباهت دارد.
دیدگاه خود را ثبت کنید
Want to join the discussion?Feel free to contribute!