چگونگی بیان و ارتباط موسیقایی با پائولین ساشه (4 تمرین کاربردی)

برای دستیابی به تکنیک و مهارت بیان موسیقی با تمام رنگها، میبایست بر دست راست و چپ خود کنترل کامل و مستقل از یکدیگر داشته باشیم. برای مثال، یک تغییر پوزیسیون یا ویبراتوی سریع یا کند ، نباید برسرعت و اجرای دست دیگر ما تاثیر بگذارد. برای بیشتر هنرجویان تفکیک کار دست چپ و راست کار دشواری است و این موضوع توانایی بیان موسیقایی و مهارت نوازندگی آنها را محدود میکند. مهارتهایی از قبیل: اینتونیشن، تغییر پوزیسیون، کنترل آرشه و بسیاری دیگر از جنبههای نوازندگی را تحت تاثیر قرار میدهد. با داشتن استقلال بین دو دست، میتوان به رنگآمیزی و ارتباط بین نوتها پرداخت و انرژی لازم برای هر نوت را آنگونه که موسیقی بدان نیازمند است، فراهم آورد.
برای پرورش این مهارت تمریناتی که در ادامه ارائه شده است را با صدایی رسا بنوازید.
لئونارد برنشتاین: برقراری ارتباط، یک تکنیک است.
باید بین دو مورد زیر ارتباط برقرار کنیم:
1- آنچه که میخواهیم از موسیقی بیان کنیم.
2- روشی که برای اجرای آن موسیقی انتخاب میکنیم.
ما باید بتوانیم از بازوها، دستها، انگشتان، و نوک انگشتان به نحوی استفاده کنیم که بتوانیم ایده موسیقایی خود را به نمایش بگذاریم. در موسیقی هر نوت به نوت قبل و پس از خود مرتبط است و هر هارمونی و هماهنگی، رنگ و کشش و تمایل مختص خود را دارد. برای این که به برداشت خود از موسیقی معنی صحیحی ببخشیم، میبایست کنترل کاملی بر تمام جوانب موسیقی مانند: روند موسیقی، رنگآمیزی، آرتیکولاسیون و تاکید بر تمام نوتها در تمام عبارات موسیقی داشته باشیم. اگر تنها نوتها را یکی پس از دیگری به صورت مجزا بنوازیم، موسیقی ما معنای واقعی خود را از دست خواهد داد. دقیقا مانند خواندن جملهای در یک زبان خارجی بدون آنکه معنی کلمات جمله را بدانیم. مالر: “موسیقی واقعی آن چیزی نیست که در نوتها یافت میشود”.
تمرینات
برای دستیابی به تکنیک و مهارت بیان موسیقی با تمام رنگها، میبایست بر دست راست و چپ خود کنترل کامل و مستقل از یکدیگر داشته باشیم. برای مثال، یک تغییر پوزیسیون یا ویبراتوی سریع یا کند ، نباید برسرعت و اجرای دست دیگر ما تاثیر بگذارد. برای بیشتر هنرجویان تفکیک کار دست چپ و راست کار دشواری است و این موضوع توانایی بیان موسیقایی و مهارت نوازندگی آنها را محدود میکند. مهارتهایی از قبیل: اینتونیشن، تغییر پوزیسیون، کنترل آرشه و بسیاری دیگر از جنبههای نوازندگی را تحت تاثیر قرار میدهد. با داشتن استقلال بین دو دست، میتوان به رنگآمیزی و ارتباط بین نوتها پرداخت و انرژی لازم برای هر نوت را آنگونه که موسیقی بدان نیازمند است، فراهم آورد.
برای پرورش این مهارت تمریناتی که در ادامه ارائه شده است را با صدایی رسا بنوازید. در هنگام نواختن این تمرینات تنشها و انقباضات عضلانی خود را بیابید و نها را کاهکاهش دهید. این انقباضات عضلانی باعث ایجاد موانع و مشکلات تکنیکی در نوازندگی شما میشوند. سعی کنید بر بدن خود آگاه باشید، مخصوصا بر احساسی که در سر انگشتان خود دارید. به ارتباط بین این احساس و صدای خروجی ساز فکر کنید. حتی زمانی که با داینامیک بسیار پایین (پیانیسیمو) می نوازید، دقت کنید که صدایی استوار و با کیفیت داشته باشید. این تمرین به شما کمک میکند بتوانید این مفاهیم را راحت تر در قطعات به کار بگیرید. این تمرین باید در تمام نوتها و با تمام انگشتان نواخته شود.
تمرین شماره 1: تکانه ویبراتو
– سرعت مترونوم: نوت سیاه برابر با 60 ضرب در دقیقه
– یک نوت کشیده را با آرشه خود بنوازید. دقت کنید که آرشه سرعت و وزن ثابت داشته باشد.
– در هر ضرب (نوت سیاه) یک بار بر نوتی که انگشتگذاری کردهاید ویبراتو بدهید. حرکت دست شما در زمان ویبراتو باید مانند رها شدن فنر باشد که به تدریج نوسان آن کاهش مییابد. دقت کنید تاکید یا حرکت ناخواستهای توسط آرشه ایجاد نشود.
تمرین شماره 2
تمرین شماره 2 را با ویبراتویی واضح بنوازید به طوری که در اولین نوت از هر میزان، دامنه حرکت ویبراتوی شما بزرگ و در دومین نوت کوچکتر باشد و به همین ترتیب به تدریج دامنه ویبراتوی خود را کوچکتر کنید. همراه با الگوهای ریتم داده شده، ویبراتوی خود را ادامه دهید. به این ترتیب به تدریج سرعت ویبراتوی شما افزایش خواهد یافت. توجه داشته باشید که حرکت ویبراتوی شما بیش از حد بزرگ نباشد. در این صورت نمیتوانید در نواختن قطعات از آن استفاده کنید و صدایی مشابه با آژیر ماشین پلیس خواهید داشت!
تمرین شماره 3
برای تمرین شماره 3 باید دست و بازوهای شما هم زمان عمل متفاوتی نسبت به هم انجام دهند. این کار نیازمند استقلال کامل و هماهنگی هر دو دست است. دقت کنید که داینامیک (بلندی صدا) که توسط آرشه کنترل میشود افزایش و کاهش مییابد و سرعت ویبراتو به صورت ناگهانی تغییر میکند. زمانی که تصویری را نقاشی میکنیم و یک رنگ آبی را در کنار رنگ زرد قرار میدهیم، ما یک تاکید ایجاد کردهایم و اگر بخواهیم گذری آرام و نرم بین دو رنگ ایجاد کنیم باید رنگ سومی را به تدریج به آنها اضافه کنیم.
تمرین شماره 4
این تمرین به شما کمک خواهد کرد که مطمئن شوید زمانی که با آرشه بسیار قوی مینوازید، فشار بیش از اندازه به انگشتان دست چپ خود وارد نمیکنید. همچنین کمک میکند ویبراتویی با حرکت آزادتر داشته باشید. شاید تعجب کنید که به چه اندازه فشار کمی در انگشتان دست چپ خود نیاز دارید!
– نواختن این تمرین را با فشار بسیار کم شروع کنید (سیم با فینگر بورد تماس نداشته باشد) و آرشه را به صورت یکنواخت قوی بنوازید.
– به تدریج سیم را فشار دهید تا زمانی که با فینگربورد تماس پیدا کند. دقت کنید در این حالت آرشه شما در حالت فورته و با قدرتی ثابت در حال نواختن باشد. (مترجم: ممکن است کمی صدای ناهنجار در زمان نواختن این تمرین ایجاد شود که کاملا طبیعی است. این تمرین را بسیار آهسته و با تمرکز کامل بر روی دو دست انجام دهید.)
تصور کنید یک موجود بسیار کوچک و ظریف زیر سیمهای شما قرار دارد و نباید سیم را بیش از حدی که لازم است فشار دهید. سبکی و آرامش را در زیر و سر انگشتان خود احساس کنید.
در ادامه، پیانیسیمو (قدرت صدای بسیار کم) و با آرشهای سبک و ویبراتویی بسیار سریع بنوازید و به تدریج با یک کرشندو (افزایش تدریجی قدرت صدا و داینامیک) به فورته و ویبراتویی آهسته برسید.
این تمرین را با تمام ترکیبهای ممکن و سرعت، وزن و داینامیک مختلف بنوازید. دقت کنید تمام تغییرات و گذر به حالتهای مختلف بسیار آرام و نرم باشند. دقیقا مانند سوسوی چراغی که از رنگی به رنگ دیگر تغییر میکند.
مثال
داشتن مهارت بیان موسیقی، امری حیاتی برای نواختن قطعات رپرتوار شما است. مخصوصا قطعاتی مانند Adagio و Allegro از شومان (مثال شماره 1). در نگاه اول عبارت آغازین به نظر ساده میآید ولی شکل دادن به این موسیقی مسالهای متفاوت است! خط موسیقی به قلبی سرشار از احساس و حزنی رویایی و سوال و جوابی سرشار از صمیمیت با پیانو نیاز دارد. نوتها باید بسیار با ظرافت به هم متصل شوند و میبایست حساسیت زیادی در سر انگشتان خود داشته باشیم. سعی کنید این تمرینات را با به خاطر داشتن تمرینات 1 تا 4 که پیش از این انجام دادید بنوازید.
در تمرینات خود سعی کنید بینشی عمیق از صدایی که میخواهید بنوازید داشته باشید. ضبط کردن صدای نوازندگیتان میتواند بسیار مفید باشد. با اینکار میتوانید متوجه شوید تا چه اندازه کاری که انجام میدهید با آنچه که در ذهن دارید مطابقت دارد. البته ضبط را بیش از اندازه انجام ندهید، مهمترین نکته این است که بتوانید آنچه را که مینوازید بشنوید و به آن آگاه باشید.
روش دیگری که میتواند بسیار مفید باشد، خواندن موسیقی و ملودی در ذهن، هم زمان با نواختن آن است. با این کار تصویری دقیق از آنچه که میخواهید بنوازید در ذهن خواهید داشت. با این کار میتوانید تکنیک مورد نیاز برای ایجاد صدای مورد نظرتان را به کار بگیرید. سعی کنید بدون ایجاد تنشهای عضلانی ناخواسته، موسیقی خود را پیش ببرید.
نکتهای برای مدرسین
بسیاری از هنرجویان ایدههای بسیار خوبی در ذهن دارند اما نمیتوانند به درستی نوازندگی خود را بشنوند تا این ایدهها را اجرا کنند. برخی دیگر بسیار با دقت به نوازندگیشان گوش میسپارند اما نمیدانند به چه هدفی میخواهد برسند. سعی کنید تصویری واقعی از توانایی هنرجویان برایشان ترسیم کنید. در این صورت میتوانند مسیر منحصر به فرد خود که شامل نقاط قوت و ضعف آنها است را دنبال کنند. انجام تمرینات ویبراتویی که در این مقاله آورده شده است برای تمام نوازندگان بسیار ضروری است تا بتوانند به مهارت بیان موسیقایی متنوعی دست یابند. من هر روز این تمرینات را انجام میدهم زیرا درهای زیادی را به روی من میگشایند.
نویسنده و مترجم
نویسنده: Pauline Sachse پروفسور ویولا در مدرسه موسیقی Carl Maria Von Weber و نوازنده ویولن ارکستر سمفونی رادیوی برلین
منبع: مجله تخصصی ویولن TheStrad
برای ثبت نام در کلاسهای آموزشی ویولن و مشاهده اطلاعات تماس اینجا کلیک کنید.
دیدگاه خود را ثبت کنید
Want to join the discussion?Feel free to contribute!